لطفا صبرکنید...
دسته بندی

تفاوت Reschedule، Replan و Catch-up Plan در برنامه ریزی و کنترل پروژه

تفاوت Reschedule، Replan و Catch-up Plan در پروژه‌ها

Reschedule

در مدیریت پروژه‌ها، تفاوت Reschedule، Replan و Catch-up Plan در برنامه ریزی و کنترل پروژه از نظر زمانبندی از اهمیت حیاتی برخوردارند. با این حال، به دلیل ماهیت پیچیده و غیرقابل پیش‌بینی این پروژه‌ها، انحراف از برنامه اولیه امری رایج است. در چنین شرایطی، مدیران پروژه از ابزارهایی مانند Reschedule، Replan و Catch-up Plan برای مدیریت زمانبندی و بازگرداندن پروژه به مسیر اصلی استفاده می‌کنند. در این پاسخ، به بررسی تفاوت این سه مفهوم کلیدی با ذکر مثال‌های کاربردی در پروژه‌های عمرانی خواهیم پرداخت.

مقدمه:

پروژه‌ها معمولاً شامل مجموعه‌ای از فعالیت‌های وابسته به یکدیگر هستند که باید در یک چارچوب زمانی مشخص اجرا شوند. برنامه‌ریزی اولیه پروژه شامل تعریف فعالیت‌ها، تخمین زمان مورد نیاز برای هر فعالیت، تعیین روابط وابستگی بین فعالیت‌ها و تخصیص منابع است. این برنامه اولیه به عنوان یک نقشه راه برای اجرای پروژه عمل می‌کند.

با این حال، در طول اجرای پروژه، عوامل مختلفی می‌توانند باعث انحراف از برنامه اولیه شوند. این عوامل می‌توانند شامل موارد زیر باشند:

  • تغییرات در دامنه پروژه: اضافه شدن فعالیت‌های جدید یا تغییر در مشخصات فنی می‌تواند زمانبندی پروژه را تحت تأثیر قرار دهد.
  • مشکلات فنی غیرمنتظره: مواجهه با شرایط غیرمنتظره مانند مشکلات زمین‌شناسی یا نیاز به کارهای اصلاحی می‌تواند باعث تأخیر در فعالیت‌ها شود.
  • تأخیر در تأمین منابع: عدم دسترسی به موقع به نیروی انسانی، تجهیزات یا مصالح می‌تواند زمانبندی را مختل کند.
  • شرایط آب و هوایی نامساعد: بارندگی شدید، طوفان یا دمای بسیار بالا می‌تواند اجرای برخی فعالیت‌ها را متوقف کند.
  • مشکلات قانونی یا اداری: تأخیر در اخذ مجوزها یا مشکلات مربوط به تملک زمین می‌تواند باعث توقف پروژه شود.
  • مسائل مربوط به پیمانکاران فرعی: عملکرد ضعیف پیمانکاران فرعی یا مشکلات مدیریتی آنها می‌تواند بر زمانبندی تأثیر بگذارد.

هنگامی که پروژه با تأخیر مواجه می‌شود یا احتمال تأخیر در آینده وجود دارد، تیم مدیریت پروژه باید اقدامات لازم را برای مدیریت زمانبندی انجام دهد. در این شرایط، مفاهیم Reschedule، Replan و Catch-up Plan مطرح می‌شوند.

تفاوت‌های کلیدی:

مفهومتعریفزمان وقوعدامنه تغییراتهدف اصلی
Rescheduleبه‌روزرسانی زمان‌بندی با توجه به وضعیت فعلی پروژه و پیش‌بینی‌های آینده، بدون تغییر در دامنه یا ساختار اصلی پروژه. اساساً به جابجایی زمان فعالیت‌ها می‌پردازد.در طول اجرای پروژه، به صورت دوره‌ای (مثلاً ماهانه) یا در مواجهه با تأخیرهای جزئی.معمولاً محدود به جابجایی زمان شروع و پایان فعالیت‌ها، بدون تغییر در توالی یا مدت زمان فعالیت‌ها.بازتاب وضعیت واقعی پروژه در زمان‌بندی و پیش‌بینی زمان تکمیل جدید.
Replanبازنگری اساسی در برنامه پروژه، شامل تغییر در دامنه، توالی فعالیت‌ها، مدت زمان فعالیت‌ها یا تخصیص منابع، در پاسخ به تغییرات قابل توجه در پروژه یا تأخیرهای عمده.هنگامی که تغییرات اساسی در پروژه رخ می‌دهد و درصد پیشرفت واقعی زیاد شود (معمولاً بیش از 20%) یا تأخیرها به حدی است که Reschedule کافی نیست.می‌تواند شامل حذف یا اضافه کردن فعالیت‌ها، تغییر در وابستگی‌ها، بازنگری در تخمین مدت زمان‌ها و تخصیص منابع باشد.ایجاد یک برنامه جدید و قابل اجرا برای تکمیل پروژه با توجه به شرایط جدید.
Catch-up Planبرنامه‌ای فشرده برای جبران تأخیرهای رخ داده در پروژه، با هدف بازگشت به برنامه اولیه یا کاهش حداکثری تأخیر. معمولاً شامل اقداماتی برای تسریع فعالیت‌ها است.هنگامی که پروژه از برنامه عقب افتاده است و نیاز به جبران تأخیر وجود دارد.تمرکز بر فعالیت‌های بحرانی و غیربحرانی که می‌توان آنها را تسریع کرد. ممکن است شامل افزایش منابع، کار در شیفت‌های بیشتر یا موازی‌سازی فعالیت‌ها باشد.جبران تأخیرها و بازگشت پروژه به مسیر اصلی یا کاهش زمان تأخیر تا حد امکان.

Reschedule (به‌روزرسانی زمان‌بندی):

Reschedule فرآیندی است که به صورت دوره‌ای در طول اجرای پروژه انجام می‌شود. هدف اصلی آن، بازتاب وضعیت واقعی پیشرفت پروژه در زمانبندی است. در این فرآیند، اطلاعات مربوط به فعالیت‌های تکمیل شده، فعالیت‌های در حال اجرا و فعالیت‌های باقی مانده جمع‌آوری می‌شود. سپس، زمان شروع واقعی فعالیت‌های تکمیل شده و درصد پیشرفت فعالیت‌های در حال اجرا در نرم‌افزار مدیریت پروژه (مانند Microsoft Project یا Primavera P6) وارد می‌شود. نرم‌افزار به طور خودکار زمان پایان پیش‌بینی شده برای فعالیت‌های باقی مانده و زمان تکمیل پروژه را محاسبه می‌کند.

Reschedule معمولاً شامل تغییرات اساسی در ساختار برنامه نیست. دامنه پروژه ثابت می‌ماند و توالی فعالیت‌ها و مدت زمان‌های تخمینی فعالیت‌ها (مگر اینکه دلیل موجهی برای تغییر آنها وجود داشته باشد) نیز تغییر نمی‌کند. تمرکز اصلی بر جابجایی زمان شروع و پایان فعالیت‌ها بر اساس پیشرفت واقعی و منطق پروژه است.

مثال Reschedule در پروژه عمرانی:

فرض کنید در یک پروژه ساختمانی، فعالیت “حفاری فونداسیون” قرار بوده است در دو هفته تکمیل شود. پس از گذشت دو هفته، به دلیل بارش باران، حفاری تنها ۷۰ درصد پیشرفت کرده است. در فرآیند Reschedule ماهانه، مدیر پروژه اطلاعات مربوط به پیشرفت واقعی حفاری را وارد نرم‌افزار می‌کند. نرم‌افزار بر اساس منطق پروژه و مدت زمان باقیمانده برای اتمام حفاری، زمان پایان جدیدی را برای این فعالیت محاسبه می‌کند. این تغییر در زمان پایان حفاری، بر زمان شروع فعالیت‌های وابسته به آن (مانند “بتن‌ریزی فونداسیون”) نیز تأثیر می‌گذارد و برنامه کلی پروژه به‌روزرسانی می‌شود.

موارد استفاده از Reschedule:

  • به‌روزرسانی هفتگی یا ماهانه برنامه پروژه.
  • بازتاب پیشرفت واقعی در زمانبندی.
  • پیش‌بینی زمان تکمیل پروژه بر اساس وضعیت فعلی.
  • شناسایی زودهنگام انحرافات جزئی از برنامه.

محدودیت‌های Reschedule:

  • برای مدیریت تأخیرهای عمده یا تغییرات اساسی در پروژه کافی نیست.
  • تغییرات اساسی در توالی فعالیت‌ها یا مدت زمان‌ها را در نظر نمی‌گیرد.

Replan (بازنگری در برنامه):

Replan یک فرآیند گسترده‌تر و عمیق‌تر از Reschedule است. هنگامی که پروژه با تغییرات اساسی در دامنه، مشکلات فنی عمده، یا تأخیرهایی مواجه می‌شود که با Reschedule ساده قابل مدیریت نیستند، نیاز به Replan مطرح می‌شود. در Replan، تیم مدیریت پروژه به بازنگری اساسی در برنامه اولیه می‌پردازد. این بازنگری می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • تغییر در دامنه پروژه: اضافه شدن یا حذف شدن بخش‌هایی از پروژه.
  • تغییر در توالی فعالیت‌ها: تغییر در روابط وابستگی بین فعالیت‌ها برای بهینه‌سازی زمانبندی.
  • بازنگری در مدت زمان فعالیت‌ها: تخمین مجدد مدت زمان مورد نیاز برای فعالیت‌ها بر اساس اطلاعات جدید یا شرایط فعلی.
  • تغییر در تخصیص منابع: بازتخصیص نیروی انسانی، تجهیزات یا مصالح برای بهبود کارایی.
  • اتخاذ رویکردهای جدید اجرایی: تغییر در روش‌های ساخت و ساز برای تسریع فرآیند.

Replan به منظور ایجاد یک برنامه جدید و قابل اجرا برای تکمیل پروژه با توجه به شرایط جدید انجام می‌شود. این فرآیند ممکن است منجر به تغییر در مسیر بحرانی پروژه و زمان تکمیل نهایی آن شود.

مثال Replan در پروژه عمرانی:

فرض کنید در یک پروژه تونل‌سازی، پس از آغاز حفاری، تیم مهندسی متوجه می‌شود که شرایط زمین‌شناسی بسیار پیچیده‌تر از حد انتظار است و نیاز به استفاده از روش‌های حفاری خاص‌تر و کندتر دارد. این کشف، مدت زمان فعالیت “حفاری تونل” را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد و برنامه اولیه را کاملاً بی‌اعتبار می‌کند. در این شرایط، تیم مدیریت پروژه باید یک Replan انجام دهد. این Replan ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • بازنگری در مدت زمان تخمینی برای حفاری با توجه به شرایط جدید.
  • تغییر در توالی فعالیت‌ها (مثلاً انجام کارهای پشتیبانی به صورت موازی با حفاری در بخش‌های دیگر تونل).
  • تخصیص منابع اضافی (مانند خرید تجهیزات حفاری پیشرفته‌تر یا افزایش تعداد کارگران متخصص).
  • اصلاح برنامه کلی پروژه برای انطباق با زمانبندی جدید حفاری.

موارد استفاده از Replan:

  • پس از تغییرات عمده در دامنه پروژه.
  • هنگامی که مشکلات فنی غیرمنتظره باعث تأخیرهای قابل توجه می‌شوند.
  • پس از ارزیابی مجدد ریسک‌ها و نیاز به تغییر در استراتژی اجرا.
  • زمانی که تأخیرها به حدی است که Reschedule نمی‌تواند مشکل را حل کند.

محدودیت‌های Replan:

  • نیاز به زمان و منابع قابل توجه برای انجام بازنگری کامل برنامه.
  • ممکن است منجر به تغییر در زمان تکمیل نهایی پروژه و افزایش هزینه‌ها شود.
  • نیاز به توافق ذینفعان کلیدی بر روی برنامه جدید.

Catch-up Plan (برنامه جبران تأخیر):

Catch-up Plan برنامه‌ای است که هنگامی که پروژه از برنامه عقب افتاده است، برای جبران تأخیرهای رخ داده طراحی می‌شود. هدف اصلی Catch-up Plan، بازگشت به برنامه اولیه یا کاهش حداکثری زمان تأخیر است. این برنامه معمولاً شامل اقداماتی برای تسریع فعالیت‌ها، به ویژه فعالیت‌های موجود در مسیر بحرانی است.

Catch-up Plan ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • افزایش منابع: تخصیص نیروی انسانی بیشتر، استفاده از تجهیزات اضافی یا خرید مصالح با سرعت بیشتر.
  • کار در شیفت‌های بیشتر: افزایش ساعات کاری، کار در شب‌ها یا روزهای تعطیل.
  • موازی‌سازی فعالیت‌ها: انجام فعالیت‌هایی که در ابتدا قرار بوده به صورت متوالی انجام شوند، به صورت همزمان.
  • فست‌ترک کردن (Fast-tracking): شروع فعالیت‌های بعدی در مسیر بحرانی قبل از اتمام کامل فعالیت‌های قبلی.
  • استفاده از فناوری‌های نوین: استفاده از روش‌ها یا تجهیزات پیشرفته‌تر برای تسریع فرآیند.
  • بهبود فرآیندها: شناسایی و رفع گلوگاه‌ها و بهبود کارایی فرآیندهای اجرایی.

Catch-up Plan معمولاً یک برنامه فشرده و کوتاه‌مدت است که با هدف رسیدن به نقاط عطف (Milestones) کلیدی یا زمان تکمیل اولیه پروژه طراحی می‌شود.

مثال Catch-up Plan در پروژه عمرانی:

فرض کنید در یک پروژه ساخت و ساز پل، به دلیل تأخیر در تحویل قطعات پیش‌ساخته، فعالیت “نصب عرشه پل” با تأخیر مواجه شده و پروژه سه هفته از برنامه عقب افتاده است. برای جبران این تأخیر، تیم مدیریت پروژه یک Catch-up Plan تهیه می‌کند. این برنامه ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • افزایش تعداد تیم‌های نصب عرشه.
  • کار در شیفت‌های شب برای تسریع فرآیند نصب.
  • هماهنگی فشرده‌تر با تأمین‌کننده قطعات برای تسریع تحویل.
  • انجام برخی کارهای تکمیلی بر روی عرشه (مانند آسفالت) به صورت موازی با نصب در بخش‌های دیگر.

موارد استفاده از Catch-up Plan:

  • هنگامی که پروژه از برنامه عقب افتاده و نیاز به جبران تأخیر وجود دارد.
  • برای رسیدن به نقاط عطف یا زمان تکمیل قرارداد.
  • در پاسخ به فشارهای زمانی از سوی ذینفعان.

محدودیت‌های Catch-up Plan:

  • ممکن است منجر به افزایش هزینه‌ها شود (اضافه کاری، خرید مواد با قیمت بالاتر، و غیره).
  • افزایش ریسک‌های مربوط به کیفیت و ایمنی به دلیل فشار زمانی.
  • نیاز به هماهنگی فشرده و مدیریت دقیق منابع.
  • همیشه امکان‌پذیر نیست (برخی فعالیت‌ها را نمی‌توان تسریع کرد).

ارتباط و تعامل بین Reschedule، Replan و Catch-up Plan:

این سه مفهوم مستقل از یکدیگر نیستند و در عمل اغلب با هم در تعامل هستند.

  • Reschedule به عنوان ورودی برای Replan یا Catch-up Plan: نتایج حاصل از Reschedule (مانند پیش‌بینی تأخیر قابل توجه) می‌تواند نشان‌دهنده نیاز به Replan یا Catch-up Plan باشد. اگر Reschedule نشان دهد که پروژه به طور قابل توجهی از برنامه عقب خواهد ماند، تیم مدیریت پروژه باید تصمیم بگیرد که آیا نیاز به بازنگری اساسی در برنامه (Replan) دارد یا باید یک برنامه فشرده برای جبران تأخیر (Catch-up Plan) تهیه کند.
  • Catch-up Plan به عنوان بخشی از Replan: در برخی موارد، Catch-up Plan می‌تواند بخشی از یک Replan گسترده‌تر باشد. به عنوان مثال، اگر Replan به دلیل مشکلات فنی نیاز به تغییر در روش‌های اجرایی دارد، ممکن است شامل اقداماتی برای تسریع فعالیت‌ها (در قالب یک Catch-up Plan) نیز باشد.
  • Reschedule پس از اجرای Replan یا Catch-up Plan: پس از اجرای یک Replan یا Catch-up Plan، تیم مدیریت پروژه باید به صورت دوره‌ای Reschedule را انجام دهد تا وضعیت پیشرفت برنامه جدید را رصد کرده و در صورت لزوم اصلاحات جزئی را اعمال کند.

انتخاب بین Reschedule، Replan و Catch-up Plan:

انتخاب بین این سه مفهوم به شدت به ماهیت و میزان انحراف از برنامه اولیه بستگی دارد:

  • انحرافات جزئی و قابل پیش‌بینی: Reschedule کافی است.
  • تغییرات اساسی در پروژه یا تأخیرهای عمده: Replan لازم است.
  • پروژه از برنامه عقب افتاده و نیاز به جبران تأخیر وجود دارد: Catch-up Plan مورد نیاز است.

در عمل، مدیران پروژه باید با ارزیابی دقیق وضعیت پروژه، علت انحراف از برنامه و تأثیر آن بر زمان تکمیل، تصمیم بگیرند که از کدام ابزار یا ترکیبی از آنها استفاده کنند.

اهمیت مستندسازی:

مهم است که تمام فرآیندهای Reschedule، Replan و Catch-up Plan به طور دقیق مستندسازی شوند. این مستندات شامل موارد زیر هستند:

  • تاریخ انجام فرآیند.
  • وضعیت پیشرفت پروژه در زمان انجام فرآیند.
  • دلایل انحراف از برنامه اولیه.
  • تغییرات اعمال شده در برنامه (در صورت Replan یا Catch-up Plan).
  • مسیر بحرانی جدید (در صورت Replan یا Catch-up Plan).
  • تأثیر بر زمان تکمیل پروژه و هزینه‌ها.
  • اقدامات اصلاحی برنامه‌ریزی شده.

مستندسازی دقیق برای مدیریت ادعاها، حل اختلافات و درس‌آموزی از تجربیات گذشته بسیار حائز اهمیت است.

نتیجه‌گیری:

Reschedule، Replan و Catch-up Plan ابزارهای حیاتی در مدیریت زمانبندی پروژه‌های عمرانی هستند. Reschedule به منظور به‌روزرسانی زمانبندی با توجه به پیشرفت واقعی انجام می‌شود. Replan در مواجهه با تغییرات اساسی یا تأخیرهای عمده، به بازنگری اساسی در برنامه می‌پردازد. و Catch-up Plan برای جبران تأخیرهای رخ داده و بازگشت به برنامه اولیه یا کاهش تأخیر طراحی می‌شود. مدیران پروژه باید با درک صحیح تفاوت و ارتباط بین این مفاهیم، از آنها به طور موثر برای مدیریت زمانبندی پروژه‌های عمرانی استفاده کنند تا احتمال موفقیت پروژه را افزایش دهند. انتخاب و اجرای صحیح هر یک از این برنامه‌ها به مدیریت ریسک، تخصیص بهینه منابع و در نهایت، تحویل موفقیت‌آمیز پروژه در زمان و بودجه مشخص شده کمک می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید